زمین به معنای کلی تر صحبت کنیم ، مانند روشی که شنونده می شنود یک نت پیکولو با صدای بلند یا صدای سوت به صدا در می آورد بالاتر از یک ضربه عمیق یک درام باس است . ما همچنین در مورد زمین به معنای دقیق مرتبط با ملودی های موسیقی ، basslines و آکورد صحبت می کنیم. زمین دقیق را فقط می توان در صداهایی تعیین کرد که فرکانس مشخص و کافی دارند تا بتوانند از سر و صدا متمایز شوند. به عنوان مثال ، شنونده ها بسیار آسان تر از این است که گوشه ی یک نت را که روی پیانو پخش شده است ، تشخیص دهند تا اینکه سعی کنند زمین یک cymbal crash که زده می شود را تشخیص دهند .

ملودی آهنگ سنتی " Pop Goes Weasel " پخش شود 

یک ملودی (که آن را "لحن" نیز می نامند) مجموعه ای از قطعات (نت) است که به صورت پشت سر هم صدا می شوند (یکی پس از دیگری) ، غالباً در یک الگوی بالا و پایین. نت های یک ملودی به طور معمول با استفاده از سیستم های pitch مانند مقیاس یا حالت ایجاد می شوند . ملودی ها همچنین اغلب حاوی نت هایی از آکورد استفاده شده در آهنگ است. ملودی ها در آهنگ های عامیانه ساده و آهنگ های سنتی ممکن است فقط از نت های یک مقیاس ، مقیاس مرتبط با نت تونیک یا کلید یک آهنگ خاص استفاده کنند. به عنوان مثال ، یک آهنگ عامیانه در کلید C (که از آن به عنوان C بزرگ نیز یاد می شود) ممکن است دارای یک ملودی باشد که فقط از نت های مقیاس C بزرگ استفاده می کند (یادداشت های فردی C ، D ، E ، F ، G ، A ، B و C ؛ اینها " نتهای سفید استاز طرف دیگر ، جاز Bebop -era از دهه 1940 و موسیقی معاصر از قرن 20 و 21 ممکن است از ملودی هایی با بسیاری از نت های کروماتیک استفاده کند (به عنوان مثال ، نت هایی علاوه بر نت های مقیاس اصلی). پیانو ، یک مقیاس کرواتیکی شامل تمام نت های صفحه کلید از جمله "نت های سفید" و "نت های سیاه" و مقیاس های غیرمعمول مانند مقیاس تن کامل (یک مقیاس تن کامل در کلید C می باشد که حاوی نت های C باشد. ، D ، E ، F ♯ ، G ♯ و A ♯ ) یک خط موسیقی با موسیقی عمیق پایین که توسط سازهای باس مانند دوبل باس ، باس برقی یا توبا پخش می شود به عنوان نوار خطی خوانده می شود .

هارمونی و وتر

هنگامی که نوازندگان به طور همزمان سه یا چند نت مختلف را پخش می کنند ، این وتر ایجاد می کند . در موسیقی غربی ، از جمله موسیقی کلاسیک ، موسیقی پاپ ، موسیقی راک و بسیاری از سبکهای مرتبط با آن ، معمول ترین آکوردها سه گانه هستند - سه نت معمولاً در همان زمان پخش می شوند. وترهای متداول وتر و آکورد کوچک است . نمونه ای از یک وتر بزرگ ، سه تخته C ، E و G. است. نمونه ای از وتر کوچک ، سه تکه A ، C و E. است (تصویری نوازنده گیتار است که وتر را روی گیتار اجرا می کند).

هارمونی به صداهای "عمودی" زمینهای موسیقی اشاره دارد و این به معنی موزهایی است که همزمان با هم پخش می شوند و یا همزمان با هم آواز می آیند تا وتر ایجاد شود . معمولاً این بدان معنی است که نت ها در همان زمان پخش می شوند ، اگرچه ممکن است هماهنگی با یک ملودی که ساختار هارمونیک را ترسیم می کند (یعنی با استفاده از نت های ملودی که یکی پس از دیگری پخش می شوند ، ترسیم شود. در موسیقی نوشته شده با استفاده از سیستم تونالیته اصلی-جزئی ("کلید") ، که شامل بیشتر موسیقی کلاسیک نوشته شده از 1600 تا 1900 و بیشتر موسیقی پاپ ، راک و سنتی غربی است ، کلید یک قطعه مقیاس مورد استفاده را تعیین می کند ، که در آن مرکز قرار دارد. "یادداشت خانگی" یا تونیکاز کلید قطعات کلاسیک ساده و بسیاری از آهنگ های موسیقی پاپ و سنتی به گونه ای نوشته شده اند که تمام موسیقی ها در یک کلید واحد قرار دارند. آهنگ ها و قطعات موسیقی پیچیده تر کلاسیک ، پاپ و سنتی ممکن است دارای دو کلید (و در بعضی موارد سه یا بیشتر کلید) باشند. موسیقی کلاسیک از دوران رمانتیک (که از حدود 1820-1920 نوشته شده است) اغلب دارای کلیدهای مختلف است ، همچنین موسیقی جاز ، به ویژه جاز Bebop از دهه 1940 ، که در آن کلید یا "یادداشت خانگی" یک آهنگ ممکن است هر چهار نوار یا حتی هر یک تغییر کند. دو میله

ریتم

ریتم ترتیب صداها و سکوت ها در زمان است. متر زمان متحرک در گروه بندی های پالس به طور منظم، به نام اقدامات یا میله ، که در موسیقی کلاسیک، محبوب و سنتی غربی اغلب یادداشت های گروه در مجموعه ای از دو (به عنوان مثال، 2/4 زمان)، سه (به عنوان مثال، 3/4 زمان، همچنین به عنوان شناخته شده زمان والس ، یا زمان 3/8) یا چهار (به عنوان مثال ، زمان 4/4). شنیدن مترها آسانتر می شود زیرا آهنگ ها و قطعات اغلب اوقات (اما نه همیشه) بر اولین ضرب و شتم هر گروه تأکید می کنند. استثنائات قابل توجهی وجود دارد ، مانند ضربان بک استفاده شده در موسیقی پاپ و راک غربی ، که در آن ترانه ای که از معیار استفاده شده از چهار ضربه استفاده می شود (به نام زمان 4/4 یا زمان مشترک)) دارای لهجه روی ضربان های دو و چهار خواهد بود ، که به طور معمول توسط درامر روی درام دام ، یک ساز کوبه ای با صدای بلند و متمایز انجام می شود. در موسیقی پاپ و راک ، قطعات ریتم یک آهنگ توسط بخش ریتم اجرا می شود ، که شامل سازهای نوازندگی وتر (مثل گیتار برقی ، گیتار آکوستیک ، پیانو یا سایر ابزارهای کیبورد) ، سازهای باس (معمولاً باس برقی یا برای برخی از سبک ها مانند جاز و bluegrass ، دوبل باس) و یک درام پخش کننده.

بافت

بافت موسیقیصدای کلی یک قطعه موسیقی یا آهنگ است. بافت یک قطعه یا آواز با نحوه ترکیب مواد ملودیک ، ریتمیک و هارمونیک در یک ترکیب مشخص می شود و بدین ترتیب ماهیت کلی صدا در یک قطعه مشخص می شود. بافت اغلب با توجه به چگالی ، یا ضخامت ، و دامنه یا عرض ، بین کمترین و بالاترین نقاط ، از نظر نسبی و همچنین به طور خاص با توجه به تعداد صداها یا قسمت ها و ارتباط بین این صداها مشخص می شود. (به انواع متداول زیر مراجعه کنید). به عنوان مثال ، یک بافت ضخیم شامل بسیاری از لایه های سازها است. یکی از این لایه ها می تواند یک بخش رشته یا دیگری برنج باشد. ضخامت همچنین از میزان و غنای سازها متاثر می شود. بافت معمولاً با توجه به تعداد و رابطه بین توصیف می شودقطعات یا خطوط موسیقی:

  • monophony : یک ملودی واحد (یا "لحن") که نه همراهی سازها و نه یک قسمت هماهنگی . یک مادر آواز خواندن لالایی برای کودک خود نمونه ای خواهد بود.
  • heterophony : دو یا چند ساز یا خواننده در حال نواختن / آواز خواندن همان ملودی هستند ، اما با هر اجرا کننده کمی ریتم یا سرعت ملودی متفاوت است یا اضافه کردن زیور آلات مختلف به ملودی. دو بلوگراس نوازندگان ویلن بازی همان سنتی با هم لحن کمانچه به طور معمول هر تغییر خواهد کرد ملودی کمی و هر اضافه کردن زیور آلات مختلف.
  • polyphony : چندین خط ملودی مستقل که با هم تلاقی می کنند ، که همزمان پخش می شوند. موسیقی کر که در دوره موسیقی رنسانس نوشته شده است ، به طور معمول به این سبک نوشته می شد. دور ، که یک آهنگ مانند " ردیف، ردیف، ردیف قایق خود را "، که گروه های مختلف از خوانندگان همه شروع به آواز خواندن در زمان های مختلف، یک مثال ساده از صداهای متعدد و گوناگون است.
  • هوموفونی : یک ملودی واضح که با همراهی وتر همراه است . بیشتر آهنگهای محبوب موسیقی غربی از قرن نوزدهم به بعد در این بافت نگاشته شده اند.

موسیقی که حاوی تعداد زیادی قسمت مستقل است (به عنوان مثال ، یک کنسرتوی مضاعف با همراهی 100 سازنده ارکسترال با بسیاری از خطوط ملودیک درهم آمیخته) به طور کلی گفته می شود که دارای "ضخیم تر" یا "متراکم تر" نسبت به اثری با چند قسمت است (مثلاً ملودی فلوت سولو همراه با ویولن سل.

تیمبر یا "رنگ تن"

تیمبر ، که گاه به آن "رنگ" یا "رنگ تن" گفته می شود ، کیفیت یا صدای یک صدا یا ساز است.  Timbre همان چیزی است که باعث می شود صدای موسیقی خاص از دیگری متفاوت شود ، حتی اگر آنها دارای همان صدا و صدای بلند باشند. به عنوان مثال ، یک نت 440 هرتز A هنگام پخش در اوبو ، پیانو ، ویولن یا گیتار برقی متفاوت است. حتی اگر پخش کننده های مختلف یک ساز همان نت را داشته باشند ، ممکن است نت های آنها به دلیل تفاوت در تکنیک سازها (به عنوان مثال ، تکه های مختلف ) ، انواع مختلف لوازم جانبی (به عنوان مثال ، دهان مخصوص پخش کننده های برنجی ، نی ها برای پخش کننده های ابو و بازیهای پایه) متفاوت باشد. یا رشته های ساخته شده از مواد مختلف برای بازیکنان رشته (به عنوان مثال رشته های روده در مقابل رشته های فولادی) حتی ممکن است دو سازنده در حال نواختن یک نت در همان ساز (یکی پس از دیگری) به دلیل شیوه های مختلف نواختن ساز ممکن است متفاوت باشند (به عنوان مثال ، دو نوازنده رشته ممکن است کمان را متفاوت نگه دارند).

ویژگی های فیزیکی از صدا است که تعیین ادراک از دایره زنگی شامل طیف ، پاکت و لایههای یادداشت یا صدای موسیقی. برای سازهای برقی توسعه یافته در قرن بیستم ، مانند گیتار برقی ، باس برقی و پیانو برقی ، مجری همچنین می تواند با تنظیم کنترل های اکولایزر ، کنترل تن بر روی ساز و با استفاده از واحدهای جلوه های الکترونیکی مانند پدال های اعوجاج ، لحن را تغییر دهد . لحن ارگان برقی هاموند با تنظیم کشیدگی ها کنترل می شود .

اصطلاح

خوانندگان با استفاده از روش های زیادی از جمله تغییر لحن آواز خواندن ، اضافه کردن ویبراتو به نت های خاص و تأکید بر کلمات مهم در متن اشعار ، به ملودی هایی که می خوانند اضافه می کنند .

خصوصیات بیانگر آن عناصر در موسیقی است که بدون تغییر در اصلی و یا تغییر اساسی ریتم ملودی و همراهی آن ، در موسیقی تغییر می کند. نوازندگان از جمله خوانندگان و نوازندگان می توانند با افزودن اصطلاحات ، با اضافه کردن جلوه هایی از قبیل ویبراتو (با صدا و برخی از سازها ، مانند گیتار ، ویولن ، سازهای برنجی و چوب های چوبی) ، آهنگ موسیقی یا قطعه را با اضافه کردن عبارت اضافه کنند ، دینامیک (صدای بلند یا نرمی قطعه و یا یک بخش از آن)، سرعت نوسانات (به عنوان مثال، ritardando یا اهسته اهسته اهنگ را تندتر کنید ، که، به ترتیب کم کردن سرعت و بالا بردن سرعت سرعت)، با اضافه کردن مکث و یا fermatas در آهنگو با تغییر بیان از یادداشت (به عنوان مثال، و یادداشت های بیشتری تلفظ و یا لهجه، با ساخت یادداشت های بیشتری پیوسته ، که به معنی هموار متصل، و یا با ساخت یادداشت کوتاه تر).

بیان از طریق دستکاری پیک (مانند تورم ، ویبراتو ، اسلایدها و غیره) ، حجم (دینامیک ، لهجه ، ترملو و غیره) ، مدت زمان (نوسانات سرعت ، تغییرات ریتمیک ، تغییر مدت زمان یادداشت مانند لگواتو و استاکاتو و غیره) حاصل می شود. .) ، تایمبر (به عنوان مثال تغییر تایپ صوتی از یک نور به صدای تشدید کننده) و گاهی اوقات حتی بافت (به عنوان مثال دو برابر کردن نت باس برای جلوه ای غنی تر در یک قطعه پیانو). بنابراین می توان بیان را به عنوان دستکاری در همه عناصر به منظور انتقال "نشانه ای از خلق و خوی ، روح ، شخصیت و غیره" دید. [20] و به همین دلیل نمی تواند به عنوان یک عنصر ادراکی منحصر به فرد از موسیقی گنجانده شود ، [21] اگرچه می توان آن را یک عنصر مهم و اساسی موسیقی دانست.

فرم

همچنین ببینید: فرم فاجعه ، فرم دودویی ، فرم سه تایی ، فرم روندو ، تنوع (موسیقی) ، و توسعه موسیقی

نت برگ نماد برای کر (ترجیع بند) از این آهنگ کریسمس " صدای جرنگ جرنگ زنگ " بازی ( کمک · اطلاعات )درباره این صدا 

در موسیقی ، فرم چگونگی ساختار کلی یا برنامه ی یک آهنگ یا قطعه موسیقی را توصیف می کند ، [22] و طرح یک آهنگ را به بخش های مختلف تقسیم می کند.  در اوایل قرن بیستم ، آهنگ های Tin Pan Alley و آهنگ های موسیقی برادوی غالباً به شکل نوار AABA 32 بودند که در آن بخش های A همان ملودی هشت نوار را تکرار می کردند و بخش B یک ملودی متضاد و / یا هارمونی برای 8 ارائه می داد. میله ها از دهه 1960 به بعد ، آهنگ های پاپ و راک غربی غالباً به شکل آیه-کر است که در حول و ترتیب بخش های آیه و کر ("خودداری از") ساخته شده است ، با متن های جدیدبرای بیشتر آیه ها و تکرار اشعار مجالس کرمان. موسیقی عامه پسند در اغلب موارد با دوازده نوار بلوز از فرم استوفیک استفاده می کند .

در دهمین نسخه The Oxford Companion to Music ، پرسی اسکولز شکل موسیقی را تعریف می کند "مجموعه ای از استراتژی های طراحی شده برای یافتن معنی موفقیت آمیز بین افراط های مخالف تکرار غیر مجاز و تغییر غیرقابل اعتماد". نمونه هایی از اشکال متداول موسیقی غربی عبارتند از: فوگ ، اختراع ، سوناتا-آلوگرو ، کانن ، استوفیک ، موضوع و تغییرات و رندو . اسکولز اظهار داشت که موسیقی کلاسیک اروپایی تنها شش شکل مستقل دارد: باینری ساده ، سه قلو ساده ، باینری مرکب ، رندو ، هوا با تغییرات و فوگ.(اگرچه آلفرد مان ، موزیسین موسیقی ، تأکید کرد که این فوگ در درجه اول روشی برای ترکیب است که بعضی اوقات در کنوانسیون های ساختاری خاصی انجام شده است. 

در جایی که قطعه ای به آسانی نمی تواند به بخشهای مختلف تقسیم شود (اگرچه ممکن است بخشی از شعر ، داستان یا برنامه را قرض دهد ) ، گفته می شود که به صورت کاملی ساخته شده است . چنین است که اغلب مورد با خیالی ، مقدمه ، راپسودی ، اتود (یا مطالعه)، پوئم سمفونیک ، چیز بیهوده ، بی مطالعه ، و غیره نیازمند منبع ] پروفسور چارلز کیل فرم ها و جزئیات رسمی به عنوان طبقه بندی "قطعه قطعه، رشد و نمو، و یا تغییرات."

فرم مقطعی

این فرم از مجموعه ای از واحدهای شفاف ساخته شده است که ممکن است با حروف به آنها مراجعه شود اما همچنین اغلب دارای اسامی عام مانند مقدمه و کد ، نمایش ، توسعه و بازپرداخت ، آیه ، کر و یا اجتناب و پل است . مقدمه ها و کداها ، وقتی بیشتر از این نباشند ، غالباً از تحلیل رسمی خارج می شوند. تمام این واحدها معمولاً ممکن است هشت مرحله باشد. فرم های بخش شامل:

فرم استروفیک

این فرم با "تکرار غیرقابل اطمینان" ( AAAA ...) تعریف شده است.

مدلی

Medley ، potpourri نقطه مقابل آن است ، آن "تغییر غیرقابل اعتماد" است: این یک سکانس نامشخص از بخش های خود شامل ( ABCD ...) است ، و گاه با تکرار ( AABBCCDD ...). مثالها عبارتند از ارکستر پیشنهادهای ، که گاهی اوقات بیش از یک رشته از بهترین آهنگ های نشان می دهد موسیقی تئاتر و یا اپرا به آمده است.

فرم دودویی

شکل دودویی در کلیدهای اصلی و جزئی. هر بخش باید حداقل سه عبارت باشد. 

در این فرم از دو بخش ( AB ...) استفاده می شود که هر یک از آنها اغلب تکرار می شود ( AABB ...). در قرن 18th موسیقی کلاسیک غربی ، شکل "باینری ساده" غالباً برای رقص ها مورد استفاده قرار می گرفت و این کنوانسیون را به همراه داشت که این دو بخش باید در کلیدهای موسیقی مختلف باشند اما با همان ریتم ، مدت و لحن. تناوب دو آهنگ تنوع کافی می دهد تا اجازه دهید یک رقص به اندازه دلخواه تمدید شود. ب

شکل سه گانه

این فرم دارای سه بخش است. در موسیقی کلاسیک غربی یک شکل سه گانه ساده دارای یک بخش سوم است که همان recapitulation از اولین ( ABA ) است. اغلب ، بخش اول تکرار می شود ( AABA ). این رویکرد در آریا عملیاتی قرن 18th ،  محبوب بود و به آن فرم دا داپو (یعنی "تکرار از بالا") گفته می شد. بعداً این آهنگ به آهنگ 32 بار منجر شد و بخش B آن را "هشت میانه" می نامیدند. یک آهنگ نیاز به رقص یک فرم خاص خود با آغاز و پایان دارد.

فرم رندو

این فرم دارای یک موضوع تکراری است که متناسب با بخش های مختلف (معمولاً متضاد) به نام "قسمت" است. ممکن است نامتقارن ( ABACADAEA ) یا متقارن ( ABACABA ) باشد. یک بخش تکرار شونده ، به ویژه موضوع اصلی ، گاهی اوقات کاملاً متنوع است ، وگرنه یک قسمت ممکن است "تحول" آن باشد. آرایش مشابه شکل ritornello از grosso کنسرتو باروک است . فرم قوس ( ABCBA ) شبیه یک رندو متقارن است بدون تکرارهای میانی از موضوع اصلی. به طور معمول در دور استفاده می شود.

فرم تنوع

اشکال گوناگونی آنهایی هستند که تغییر در آنها یک عنصر سازنده مهم است.

واریاسیون : موضوع ، که به خودی خود می تواند از هر نوع کوتاه تر (باینری، سه تایی، و غیره) می باشد، به شکل تنها "بخش" و به طور نامحدود (به عنوان در شکل فاجعه) تکرار اما متفاوت است هر زمانی که (A، B ، A ، F ، Z ، A) ، به گونه ای که به نوعی شکل زنجیره ای مقطعی را ایجاد می کنیم. یک نوع مهم از این ، بسیار مورد استفاده در موسیقی بریتانیایی قرن هفدهم و در Passacaglia و Chaconne ، باس زمینی بود - مضمون باس تکراری یا basso ostinato که در اطراف آن بقیه ساختار آشکار می شود ، اغلب ، اما نه. همیشه ،نخهای پلیفونیک یا پشتی را می چرخانید ، یا تقسیمات بداهه ای وdescants . این است که با شولز (1977) گفته می شود به شکل تمام عیار از موسیقی انفرادی ابزاری بدون همراه و یا همراه است. روندو است که اغلب با بخش های متنوع (پیدا AA 1 BA 2 CA 3 BA 4 ) و یا ( ABA 1 CA 2 B 1 ).

شکل توسعه

اشکال توسعه مستقیماً از واحدهای کوچکتر مانند نقوش ساخته می شوند . یک قطعه معروف کلاسیک با نقوش ، سمفونی پنجم بتهوون است که با سه نت کوتاه تکرار شده و سپس یک یادداشت طولانی شروع می شود. در قطعات کلاسیک که مبتنی بر نقوش هستند ، معمولاً این نقوش با روشهای مختلف ترکیب شده ، متنوع شده و کار می شود ، شاید داشتن زیرپوش متقارن یا قوس مانند و یک پیشرفت مترقی از ابتدا تا انتها باشد. تا کنون مهمترین شکل رشد در موسیقی کلاسیک غربی ، فرم سوناتا است . این فرم ، همچنین به عنوان فرم سوناتا ، فرم حرکت اول ، دودویی مرکب ، سه گانه و انواع نام های دیگر شناخته می شود ، [به عنوان مثال مورد نیاز است ]از جنبش رقص دودویی شکل گرفته شده در بالا توسعه یافته است ، اما تقریباً همیشه به شکل سه بعدی بزرگتر با داشتن زیربخشهای اسمی Exposition ، Development and Recapitulation ساخته می شود . معمولاً ، اما نه همیشه ، قطعات "A" (به ترتیب Exposition و Recapitulation ) به دو یا سه موضوع یا گروه های موضوعی تقسیم می شوند که به صورت جداگانه و نوترکیب برای تشکیل قسمت "B" ( توسعه ) تقسیم می شوند - بنابراین ( AabB [dev a of a and / or b] A 1 ab 1+ کد) این شکل تکوینی عموماً به بخشهای خاصی از قطعه محدود می شود ، همانطور که در قسمت میانی اولین حرکت یک سوناتا وجود دارد ، اگرچه آهنگسازان قرن نوزدهم همچون برلیوز ، لیزت و واگنر تلاش های والایی برای بدست آوردن آثار در مقیاس بزرگ صرفاً یا عمدتاً انجام دادند.